مدل کوچینگ چگونه است؟
به فرآیند سفر کوچ و مراجع از ابتدای توافق و شروع همکاری تا دستیابی به اهداف مرجع روند کوچینگ گویند. کوچینگ فرآیندی منسجم و مشخص است که با کشف آغاز باهدف گذاری مشخصتر با اقدامات استراتژیک ادامه و با نتایج شگفتآوری پایان میپذیرید. کوچ ترکیبی از علم و هنر است. علم کوچینگ به دانش فرآیندی و اطلاعات تخصصی مرتبط با این حوزه اشاره داشته و هنر کوچینک برگرفته از تجربهها، شخصیت و دانش تخصصی کوچ است. هر کوچ با توجه به نقاط قوت مدلی را برای فرآیند کوچینگ خود طراحی میکند. بارها شنیدهایم که ارزش یک تصویر از هزاران کلمه بیشتر است؛ و یا شنیدن کی بود مانند دیدن برای اینکه بهصورت تصویری این فرآیند مشخص شود کوچها مدل خود را برای مراجعین معرفی میکنند
مغز ما علاقه زیادی به تجزیهوتحلیل اطلاعات تصویری دارد و مدلها کمک میکند این پردازش اطلاعات بهتر صورت گیرد. اینکه مراجع بداند قرار است در طول جلسه به همراه کوچ مشخصاً چه مراحلی را بگذرانند باعث رسیدن به نتایج حداکثری میشود.
اینجانب باتجربه و دانش تخصصی در طراحی مدلهای شایستگی مدیریتی در وزارتخانه و سازمانهای مختلف با رویکردی کاملاً علمی و تخصصی توانستهام مدل کوچینگ اختصاصی خود را طراحی نمایم که در زیر به معرفی آن میپردازم.
مدل کوچینگی اختصاصی رادار (RADAR)
اختراع رادار از یک پدیده فیزیکی و بسیار طبیعی به نام انعکاس گرفتهشده است، همه ما بارها و بارها بازگشت صدا را در مقابل صخرههای عظیم تجربه کردهایم. امواج صوتی و مغناطیسی نیز قابلیت انعکاس و بازتاب دارند و رادار بر اساس همین خاصیت ساده به وجود آمد. سادهترین رادارها در حقیقت از یک فرستنده و یک گیرنده رادیویی به وجود آمدند. در آغاز جنگ دوم جهانی بود که تکنسینهای انگلیسی موفق شدند، نخستین مدلهای راداری امروزی را بسازند و اولین رادار با کاربرد غیرنظامی در کشتی معروفی به نام نرماندی نصب شد و توانست آن را از خطر برخورد با کوههای عظیم یخی شناور در اقیانوس محافظت کند و بهاینترتیب رادار علاوه بر استفاده وسیع در هوا، سطح دریاها را هم به تسخیر خود درآورد. امروزه حرکت هیچ جسمی که بخواهد به اهداف خود رسیده بدون استفاده از رادار امکان ندارد. استفاده از رادار و GPS به عنوانی ابزاری است که زندگی انسان مدرن بدون آنهای قابلتصور نیست. پیشبینی هواشناسی، حرکت در اوج فضا بهوسیله ماهوارهها، صعود از کوهستانهای مرتفع دستیابی به عمق اقیانوسها و راهیابی به مناطقی که روزی در ذهن بشر غیرممکن مینمود امروزه به امری متداول تبدیلشده است. مکانیسم عمل بسیار ساده و درعینحال کاربردی است. امواج الکترومغناطیسی یا صوتی که از فرستنده ارسال میشود، به یک جسم یا مانعی برخورد میکنند، بهطرف نقطه حرکت برمیگردند. امواج برگشتی توسط دستگاههای خاص در مبدأ تقویت میشوند و از این امواج برگشتی بهدقت اندازهگیری شده و گیرنده را از وجود موانع و یا هر چیزی آگاه میسازند.
کوچینگ نیز مانند یک رادار عمل میکند. مراجع پیامهایی را به روشهای مختلفی ارسال میکند گفتهها بهصورت پیامهای صوتی و گاهی نیز ناگفتهها مانند تن صدا، زبان بدن و حتی در فکر فرورفتن. این پیامهای ارسالی توسط کوچ بهدقت موردبررسی قرارگرفته و بهصورت تقویتشده و شفاف به مراجع اعلام میگردد. همین امر باعث میشود که مراجع بتواند با وضوحبالا موانع، نقاط کور، اعماق وجود خود و یا هر چیز دیگری را که دوست دارد دیده و قبل از هر اقدامی با چشمانی باز در مسیر حرکت و از توان پیشبینی بالایی برخوردار باشد.
مدل کو چینگی اختصاصی من نیز همینگونه عمل میکند…مراجع در مرکز و توجه اصلی بر اوست و RADAR ابتدای کلمات هرکدام از 5 مرحله اصلی فرآیند کوچینگ است که در زیر بهاختصار شرح داده میشود.
1-Relation ship
ارتباط مؤثر و مناسب بهعنوان اولین گام این فرآیند از اهمیت زیادی برخوردار است. اینکه کوچ و مراجع بدانند که میتوانند در یک مشارکت ذهنی با یکدیگر قرارگرفته و همراه باشند بسیار مهم است. کلمه مشارکت دارای بار معنایی زیادی است و وقتی این مشارکت در ذهن دو طرف باشد از اهمیت دوچندانی برخوردار میشود. مراجع باید بداند که زمان صرف شده و هزینه پرداختی میتواند او را به اهداف خود برساند و کوچ نیز علاقهمنداست که زمانی را که اختصاص میدهد مفید بهفایده شده و در جشن مراجع دررسیدن به هدف انرژی درونی دریافت کند. این ارتباط از قبل از شروع جلسات آغاز میشود. مراجع با بررسی سوابق علمی و پژوهشی کوه، با فعالیتهای اجرایی و موفقیتهایی که کوچ توانسته است در زندگی کسب نماید با کوچ آشنا و علاقهمند به شروع جلسات میگیرد. در طول جلسات کوچینگ با ایجاد شناخت بیشتر مراجع و کوچ این ارتباط قویتر گشته تا جایی که به شناخت ذهنی کوچ و مراجع از یکدیگر رسیده میشود در این زمان است که خلاقیتها، اهداف و آرزوها و هر چیز دیگری که در ذهن مراجع است بدون هیچگونه قضاوتی مورد واکاوی قرارگرفته و گویا مراجع در حال صحبت بلند با خود است. مراجع در فضای امن ذهنی قرار داشته و میتواند و این اعتماد و اطمینان سرآغاز تحولات بیسار مثبتی است.
2-Active listening to awareness
شنیدن مؤثر با گوش دادن بسیار متفاوت است. در شنود مؤثر کوه سعی میکند تا به تمام موارد دقت کند. او گفته و ناگفتهها را میشنود و تلاش وی بر این امر استوار است تا مراجع را درک کند و مشتاقانه تمرکز خود را بر مراجع بگذارد. کلیه فرضیات و پیشداوریهای ذهنی را کنار گذاشته و از حدس و گمان دوری کند. کوچ بایستی توجه کامل به مراجع و موضوع مراجع داشته باشد و وارد موضوعات و مسائل خود نشود. تمرکز کوچ بر مراجع، اهداف، موضوع و زمان جلسه جهت رسیدن به نتایج ملموس در انتهای جلسه کوچینگ است. کوچ سعی میکند تا ارزشها، باورها بنیادی و میانجی، نگرشها، علایق و اهداف مراجع را شناسایی کند و با سؤالاتی قدرتمند این سطح از آگاهی را در مراجع بالا ببرد. او با سؤالاتی قدرتمند سعی میکند دیدگاههای مختلف در مورد موضوعات را با مراجع بررسی و یک موضوع از زوایای مختلفی با مراجع به بررسی بپردازند. کوچ و مراجع با یکدیگر کلیه موضوعات مربوط را بررسی میکنند تا آگاهیهای لازم در مراجع پدیدار شود. این آگاهیها بهمنزله چراغ راهنمایی است که میتواند مسیر پیش روی مراجع را روشن و اقدامات آتی را معین نماید.
3-Director
مراجع کارگردان زندگی خود است وی علاقه دارد با توجه به علایق، امکانات، پتانسیلهای فردی فیلم زندگی خود را بسازد و از تماشای آن توسط خود و دیگران لذت ببرد و مسئولیت این امر را بر عهده میگیرد. کوچ با درک این مسئله مراجع را حمایت و یاری میکند تا حد مرزهای خود را مشخص نموده و در راستای رشد شخصی ئ دستیابی به اهداف خود حرکت نماید. اینکه فردی حضورداشته باشد که در طول مسیر دستیابی به اهداف بت وی در مورد موانع، مشکلات، دلسردیها به صحبت نشسته و آنچه در ذهن فرد در حال گذشتن است و نقاط کور و نا شفاف را شناسایی و در حل آنها کوشا باشی موهبتی است که فقط افرادی که از جلسات کوچینگ بهره برده و جشن پیروزی خود را برگزار کردهاند درک میکنند.
4-Act to Achieve
بارها تجربه کردهایم که اولین گام سختترین گام است. اولین روز شروع به کار، اولین روز رفتن به باشگاه، اولین روز دست گرفت ساز، اولین اقدام برای مهاجرت و هزاران مثال دیگر. اینکه اولین گام را چه زمان و با چه هدفی و با چه سطحی از انرژی برداریم بسیار مهم است. اینکه افراد گاهی اهدافی دارند ولی رغبتی برای حرکت ندارند بسیار شایع است. در مراحل قبلی مراجع سعی کرده است تا با نگاهی واقعبینانه و هدفگذاریهایی مشخص بتواند به نحوی شایسته گام اول را بردارد. مراجع فضای ذهنی حرکت در مسیر را مرور کرده و آماده حرکت است. کوچ نیز وی را ترغیب و در طول مسیر تشویق میکند و تمام تلاش کوچ و مراجع در این راستا هست که مراجع در داخل تلههای گذشته و اقدامات ناموفق قبلی یا کسب پیروزیهای کوچک و درنتیجه عدم فعالیت برای رسیدن به دست آوردهای فوقالعاده بعدی نشود. اینکه مراجع بتواند در طول مسیر سختیها و مصائب را بشناسد، تصویرسازی موفقیت کند، موانع را با صبوری برکنار کند و نقشی فعال را در ساختن اجرا کند تا به اهداف از پیش تعیینشده برسد بسیار با اهمت است. نقش کوچ را در این فرآیند را میتوان تصور نمود. شفاف شدن مسیر حرکت میتواند یاری بخش مراجع در مسیر موفقیت باشد.
5-Report to Result
ذهن انسانها جوری برنامهریزیشده است که با اعداد و شاخصها بسیار خوب روشن و میزان مسیر رفته و مابقی مسیر پیش رو را میتواند درک کند. مراجع زمانی که نتیجه اقدامات خود را بررسی و مسیر پشت سر گذاشته را مشاهده میکند و موانعی را که توانسته است رفع نماید مورد واکاوی قرار میدهد انرژی درونیاش فعالشده و انگیزه دوچندانی برای ادامه دادن مسیر پیدا میکند. این بررسی مسیر طی شده بهمانند تقویتکنندهای عمل میکند. شفافیت در مسیر پیش رو باعث میشود اتفاقات که در میسر میافتد ناگهانی و غیرمنتظره نباشد و باعث ایجاد شوک درحرکت مراجع نشود. این چرخه تا زمان رسیدن مراجع به هدف ادامه داشته و در آخر جشن و پایکوبی در انتظار مراجع و کوچ است.
میتوانم بهجرئت بگویم برای من بهعنوان یک کوچ بهترین لحظه شریک شدن در این جشن موفقیت در کنار مراجع است. این پایان سفر نیست. افرادی که به نتایج اثربخش ناشی از این تجارب در طول سفر دست پیدا میکنند و از این مسیر سفر لذت میبرند همیشه دوست دارند در مسیر رشد و توسعه خود قرار گیرند برای آنها هر پایانی شروعی دوباره است و سفر رشد شخصی را پایانی نیست.